محاکات با یکدیگر حکایت کردن است از آنچه از پشت شیشههای خطوخشدار عینکهای بدقوارۀمان میبینیم. محاکات با یکدیگر حکایت کردن است از تمام چیزهایی که برایشان ابد بریدهایم، بیآنکه کسی شکایتی کردهباشد و بیآنکه گواهی سوگند خوردهباشد. محاکات با یکدیگر حکایت کردن است از آنانی که شمع آجینشان کردیم قبل از آنکه بشنویمشان؛ با دستانی بسته، چشمانی نیمهباز و دهانی دوخته.
…
continue reading
1
قسمت اول: بازماندهی جعبهی پاندورا
30:55
30:55
Redă mai târziu
Redă mai târziu
Liste
Like
Plăcut
30:55
...و زئوس جعبهای به پاندورا داد و از او خواست تا در جعبه را نگشاید؛ پاندورا پس از آنکه با اپیمتئوس پیوند زناشویی بست، در جعبه را گشود، همۀ عواطف و احساسات از جعبه خارج شدند جز امید
…
continue reading
رادیو مد؛ یک بستر صوتیِ جمعی که در آن هیچ چیزی را آغاز نکردهایم، بلکه ادامه دادیم؛ جادههای نیمه رفته را، شعرهای نیمه سروده را، غنچههای نیمه شکفته را، پروازهای نیمه پریده را، موج های به ساحل نرسیده را و تمام آنچه بر تابلوی خیالمان نقش تحققش را میزدیم. با دستی بر زانو، چشمی به فردا و فانوسی بر پشت، توسعه و فلسفه و روانشناسی و اجتماع و ادبیات را بهانه…
…
continue reading